اسفندیار آقاجانی
اسفندیار آقاجانی

اسفندیار آقاجانی


مبارزه آقاجان خان آقاجانی با سردار امجد به نقل ازسایتhttp://talesh313.blogfa.com

 و اینک سرگذشت کوتاه  

نصرت الله خان عمید السلطنه معروف به سردار امجد پسر فرج الله خان طالشی از خوانین  گیلان بود .پدرش فرج الله خان وپدر بزرگش بالاخان نیز از خوانین بودند و املاک ایشان به واسطه ارث به اورسیده بود .تقریبا همه منابع اتفاق نظر دارند که سردارامجد ((از اشقیاءزمان بود وظلمهایی که او نسبت به رعایای خود در طوالش کرده است جزء ضرب المثل است .))


 قتل وغارت بیشمار واجحاف فراوانی که او در حق رعایا  بعمل آورده بود به آنجا رسید که شاه قاجار در 1316قمری حکم دادکه اورا((دم توپ ببندند)) اما او با زیرکی رشوه ای پرداخت واز مجازات گریخت .  


                         مهدی قلی خان هدایت مخبر السلطنه در این باره نوشته است .:عمید


  السلطان تالش قتلها کرده بود بنا شد اورا دم توپ بگذارند ،گذاردند،به گونه ای بسته بودند که  تیر توپ آزاری  به او نرساند .گفتند متوسل به حضرت عباس شد ولی از خارج معروف شد  معجزه را پنج هزارتومان کرده بود که به امیر نظام و ولیعهد محمد علی میرزا رسید ومن راپرت دادم ،بدون ذکری از پنج هزارتومان که علم به صحت آ ن ند اشتم . 


  در سال 1324قمری جزءکسانی بود که به تاسیس بانک ملی ایران اهتمام  ورزید .لیکن مصادف با تشکیل مجلس قانونگذاری اول وکم شدن فشار استبداد دهقانان وضعفا ی تالش وکرگانرود بر ضد او شوریدند وبخشی از اموالش را غارت کردند واین از نخستین حرکت های دهقانی در تاریخ مشروطیت ایران بود .سردار امجد در مقابل ایشان (دهقانان  )کاری از پیش نبرد تا آنکه بعد از به توپ بستن مجلس دوباره به  حکومت قسمتی از گیلان دست یا فت .بنا به دستور محمد علی شاه به گیلان باز گشت وبنای کشتار مشروطه خواهان  را گذارد .دونفر از اعضای انجمن ملی خلخال را کشت وچند نفر رازیر چوب هلاک کرد .اودر تنبیه مشروطه خواهان کار را به آنجا رساند که گفتند هرکس اسم مشروطه راببرد گوشهایش  را کف دستش می گذارند ....


  سلطه مجددسردارامجد برمحدوده پیشین فرمانروایی خود چندان  دوام نیاورد .با فتح تهران وسر نگونی محمد علی شاه آقاجان خان یکی از خوانین تالش همراه سید اشرف کرگانرودی (شجاع دیوان )به تلافی تعدیاتی که از اودیده بودند به وی هجوم بردند وچون قادر به حفظ استیلای سابقش نبود به رشت آمد ودر کنسولگری روس متحصن شدند .مردم تالش بار دیگر اموال اورا غارت کردند وبر زمین هایش مستقر شدند .لیکن سردار امجد دست بردار نبود .اوتلاش می کرد با احراز سمت رسمی به اسالم وکرگانرود برود واز  مخالفینش انتقام بگیرد وبرای نیل بدین منظور به ولی خان اشجع الدوله" اسالمی" متوسل  گردید واورا همراه انتخاب الملک (یکی از بستگانش )برای تهیه مساعد به تالش گسیل  داشت . لیکن براثر کشته شدن یک نفر اسالمی به دست ولی خان وآشفته شدن محل ،اوضاع واحوال برای موفقیت سردارامجد نامساعد گردید .و او صلاحش را در این دید که املاکش را به علی اف تاجر باشی اجاره دهد .از این پس درگیری سردارامجد با رعایایش تا 5سال بعد ادامه یافت ودر این درگیریها او بارها از قزاقان روس یاری گرفت اما هیچ وقت به موفقیت نرسید .این اوضاع ادامه داشت تا آنکَََََه در سال قمری 1332در رشت در کنسولخانه روس وفات کرد وجان عالمی را آزاد ساخت.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.